گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

شب چله

                                      شب چله

سرزده  اکنون  شفق  ، ماه به بالا رسید

تیغ کشیده به شب ، تا شب از آنجا رسید


شرم ز آذر گذشت ، دی چو سر آغاز شد

شوق زمستان بپا ، مو سم سر ما رسید


پیر زنی دلفریب ، سرزده  آمد به شب

از سر شب قصه گفت ، قصه به فردا رسید


فال و نی و نغمه ها ، ساز و طرب هم بپا

حافظ شیرین سخن ، یکه و تنها رسید


شب به تما شا نشست ، عا شقی آغاز شد

دست در آغو ش هم ، چله و یلدا رسید


سرخ در انداخت سرخ ، شهد در آمیخت شهد

نقل   بپاشید  و  گُل  ،  وامق    و  عذرا  رسید


شب به درازا کشید ، صبح در اندیشه شد

چون بهم آمیختند ، نور به جانها رسید

یلدا


شب ، بهانه است ، سر زلف تو پیداست ، بیا.

موج اندیشه ی من ، راهی دریاست ، بیا


امشبی ، راه دراز است ، دمی با من باش.

در خیالم ، رخ مهتاب تو ، تنهاست ، بیا.


شب یلداست ، ببین خو شه پروین ، چو نست.

خَم ابروی تو ، از دور ، هویداست ، بیا.


گر چه از دیدن تو ، مشتری افتاده ، به خاک.

قمر عشق ، فقط ، زهره ی زیباست ، بیا.


دامن افشان کن و سر در چمن انداز ، بتا.

بوسه بر شانه زدن ، نو بت گلها ست ، بیا.


دختر  شرقی ، مژگان سیه و موی بلند.

مرد ، اندیشه ی بارانیت ، اینجاست ، بیا.