گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

تا کی؟


شبیه موج می آیی و  ، پا  پس می کشی تا ، کی؟

نمک بر زخم می ریزی  ، غمم را می چِشی ، تا کی؟


چه عیدی تو ؟ میان اینهمه ، بر گوسفند من

هوای شوق داری و مرا هم می کُشی ، تا کی؟


شبیه غنچه ، لب وا می کنم ، هر صبح دیدارت

دهان بگشای ، مرغ آرزو ها ، خامُشی ، تا کی؟


در این عصری که عمر ازنیمه های آسمان رفته

غروبی پیش رو داریم ، آخر سر کشی  ، تا کی؟


ز آغازی که می دانیم ، قرار ماست برگردیم 

به کوهم ، باد احساست ، غرور و رانشی ، تا کی؟


نهال هم بیاراییم ، جهان جای درنگی نیست

که جز این بر درخت  خویش ، دود و آتشی ، تا کی؟

کودتا



کودتا کردی و مرداد به پایان آمد 


باز نیش سخن سرد زمستان آمد


کاشکی گرمی دستان مصدق هم بود


 آن زمانی که نگاهت چو رضاخان آمد 

حواس گریه ام


حواس گریه ام امشب ،

فراموشی نمی گیرد.

خیال  با  تو  بودن ، آه ،

خاموشی نمی گیرد 


دل از اندیشه ات

تا صبح فردا پیرمی گردد

خیالم  در نبودت 

در قفس  زنجیر می گردد


من و دیوار می مانیم  و 

تخت  بی تو خوابیده

و چشمانی  که یخ کرده ،

ولی بی تو نخوابیده


تو اما مثل  شب بو 

در اتاق دیگران ، خوابی

و یا  در آسمانی  بی تفاوت  ، 

همچو  مهتابی


چه دنیای  است ،

دنیای جدایی ها و تنهایی

تو ای رفته  زمن  ،

می دانمت دیگرنمی آیی

پرستوها


وقتی که آخرین گلوله نفس گیر می شود


صیاد جنگ  ،  پیر و  زمین گیر می شود


شیرِ اسیرِ مانده در قفس روز های سرد


از بند کینه  رسته ، به  نخجیر می شود