ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مثل هر روز اسیرم ، نه فقط جمعه که من .
قفسم نام ندارد ، گنهم حیرانیست .
روز ها بی گنهند ، بردگیم تاریخیست .
شنبه تا شنبه ، دلم در هوسش زندانیست
یه آهو میشم ، رو به صحرای البرز
زمین ، آسمان ، دشت و دریای البرز
کرج رو می گردم ، می رم تا باغستون
جهانشهر و گلشهر و باغای البرز
پرستو میشم ، تا حصارک می گردم
میرم تا به هشتگرد زر سای البرز
یه دُرنا میشم ، پا میذارم ، رو ابرا
میرم طالقون ، بام زیبای البرز
پل دختر و تپه ی ازبکی ها
تا خورشید فهمیده سیمای البرز
شقایق میشم تو دیار شهیدان
می ریزم گلامو ، به پاهای البرز
یه مجنون میشم،دست عشقو می گیرم
میذارم تو دستای ، لیلای البرز
تا جمعه میشه یاد بابا می افتم
چه عطری داره یاد بابای البرز
وطن مثل مادر میمونه برامون
منو جا گذاشته تو دستای البرز
شب یلدا
اقبال و روزگار من امشب به دست تو ست
عمری که کوزه اش به دوام و شکست تو ست
با نوی آفرینش و شب زنده داریم
امشب دوام مستیم از ناز شست تو ست
پیمانه را شکسته ام از عهد روز پیش
سر مستیم ز باده ی شبگیر مست تو ست
ما را وجود در تو تجلیست ، هم عدم
با این وجود ،هست اگر هست ، هست تو ست
شب بوی تن سپرده به سرمای چله گاه
امشب هوای قال و بلا در الست تو ست
اندیشه گاه من ، شب یلدای دلفریب
تاریک جان ، نه ز شب ، بل گسست تو ست