گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

سوختن

در آتشت ، که چو ، خاکستری ، پریشانم .

چو سوزم از تو ، به رقصم چرا ؟ نمی دانم.



برای برای پخته شدن ، چاره غیر آتش نیست.

کباب اگر که شوم ، جز تو نیست ، مهما نم .

دروغ

وقتی دروغ ، آینه ی ، گفتگو شود .                    با یک دروغ دگر ، رو برو شود .

گندم نچیند آنکه بکارد ، جوی بهار .                   پاییز ، خو شه ها همگی جو ، درو شود .

بنیاد آدمی که به سستی بنا شود .                  دیری نپاید و همگی ، زیر و رو شود .

از جیب خلق تو شه در انبان خود کنی .             نفرین خلق ، کی سبب ، آبرو شود .

گرگی زخویش و در پی انسان دیگری .               انسان آرزوی تو هم ، آرزو شود .

فر قی نمی کند بفروشی ز دین و می .              نانی حلال باید ، اگر جست و جو شود .

نیرنگ را به رنگ نشاید ، لعاب کرد .                   از سلب پاک ، کودک آدم ، نکو شود .

گنداب چارپا ، کُشد ، آدم نمی شود .                بولی کجا ؟ که لایق آب وضو شود .

مسموم می کند بدن تشنه کام را .                  آبی که از سراب ریا در سبو شود .

سیب درخت آدمیان تلخ می شود .                  خودکامه ای که جای عدالت ، هوو شود .

روز حساب جای دروغ و خطابه نیست .             پاداش هر عمل ، به خدا ، مو به مو شود.

باد سخن


نیست در الفاظ من باد سخن .

یا سخن بر باد یا الفاظ من .

گر که بازت فکر پرواز اُفتاد .

پر گشاید مرغ جان از مرغ تن .

ما همه مر غیم و دنیا آسمان .

مرغ جانت را رها  کن از بدن .

هفت شهر عشق یعنی ، دوستی .

کان مبارک باد بر هر مرد و زن .

زندگی را عشق بال و پر دهد .

هر که عاشق شد برایش کف بزن .

گورانیم


سلام

بی شک ، هر کسی وطن خود را دوست دارد .

زادگاهش رانیز .

احساسی که من از زادگاهم روستای گوران ، از روستاهای طالقان  ، واقع در استان البرز دارم .

حسی است مشابه همه آدم های دیگر نسبت به زادگاه خود . گاهی کلاسیک تر و گاهی کمی مدر نتر .

اما در اصل مو ضوع همان حس مشترک میان همه ی انسا نهاست .

گر چه وجه تسمیه ی آن را درست و دقیق نمی دانم . گو یا نزدیک ترین آن بر گرفته از کلمه گبر ،

زردشتیان از روزگار دور ، که در دوره های اسلامی بعد ، این کلمه  تبدیل به گوران شده است .

این نام در منا طق مختلفی از ایران ، از جمله در کردستان و سواحل جنوبی ایران به کار برده شده

است . و برده می شود و نام مناطقی در آن نقا ط می باشد .

به هر حال سابقه ی این نام واین روستا ، هر چه هست و نیست ، عاشقانی دارد . با خاطراتی

بس تلخ و شیرین .

این هم که در لینک زیر مشاهده می کنید . احساس و نگاه این بنده حقیر است از روستای گوران .


http://s5.picofile.com/file/8107175734/gooraniam.pdf.html

یادداشت


سلام .

از آخرین یادداشت ، تا امروز که اولین یادداشت را در این صفحه

می نویسم .بیش از دو ماه است که می گذرد .

با اتفاقاتی که برای بلاگفا افتاد . تقریبا همه یادداشت های قبلی

در آدرس www.gooraniam.blogfa.com  باقی مانده است .

امیدوارم که با پشتیبانی بلاگفا آنها بروز رسانی و برگردد .

تا در لینکی جداگانه در این وب به نمایش گذاشته شود .

تا آن زمان ادامه مطالب و نو شته ها را در این وبلاگ با نگاه های

مهربان شما به اشتراک می گذارم .

یاری خداوند ، و نظرات شما صمیمیان ، شوق و ادامه کار را در این

حقیر بیش از پیش خواهد کرد .

یادآوری این نکته ضروری است که این صفحه تنها یک فر صت

گفتمانی از نگاه و ذوق و سلیقه شخصی است . و هیچ ارتباط

و خط و مشی سیاسی را دنبال نمی کند . نگاه به مو ضوع ادبی

با ذوق و آرایشی شاعرانه است .و در حول مسائل فرهنگی ،

اجتماعی ، دور می زند .

                                                                ومن الله التو فیق