گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

عباسیه



پرچم  افتاد و نیامد قدحی آب ، به دست .

دست عباس ولی شد همه جا دست به دست .

چشم هر کس که به بین الحرمین می افتد .

عقل می ماند از این دست رود یا آن دست .

                  **********


آدمیزاده ندیدم که چنین عاشق و مست .

بر سر عهد خود اینگونه ، دل خو یش شکست .

آب بود و هوس تشنگی و یاد اخی 

به دلش گفت نباید به عجوزی دل بست .

                  *********


عشق یعنی که برادر کمرم باز شکست

مَشک از دست تو افتاد و سرم باز شکست

اسب می آمد و یک علقمه، عباس، عباس .

شیشه عمر تو آمد نظرم ، باز شکست .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.