ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
پیچ و تاب تو
زندگی یعنی ، تماشای شب و مهتاب و تو
در خیالت خفتن و در خواب دیدن ، خوابِ تو
در نماز صبح دستی بر دعا تا آسمان
از تو گفتن ، خواستن بر مسلک و آداب تو
زندگی فهم درست بودن و پیمودن است
گر که باشد لحظه ای دیدن به روی ماه تو
جرعه جرعه می فشانم ، کز سبوی میفروش
تا به دست آرم نَمی ، از چشمه سار و آب تو
دل نگردد پاک اگر ، در صحنه های زندگی
در نیامیزد به درد و رنج و پیچ و تاب تو
آه من دیدم ، بسی مهتاب را در آسمان
آن کجا و آنچه دیدم ، از مه نایاب تو
زندگی یعنی اگر هستم ، دلم تا می زند
از تو پرسم ، از تو جویم ، هم شوم بی تاب تو
زندگی یعنی چه حالی دارد این سرگشتگی
تا بیفتم در پناه رمل و اسطر لاب تو