ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تو بخند
***
دوست دارم
که کمی
با تو بخندم
تو بخند .
شایدم بر تو دلی تازه ببندم ، تو بخند.
چه کنم
ماهی افتاده به تُنگی
که تو یی.
اُفتدم یا که نیفتد به پسندم ، تو بخند.
به شکاری زده ام
رو به
بیابان خدا .
تا چه اُفتد به قضا ، دام کمندم ، تو بخند
هفت وادی
همه را
رفته ام از ملک وجود.
به امیدی که فقط دل به تو بندم ، تو بخند.
عقرب افتاده
قمربا من و
من با قمرت .
تازد این دهر به پاهای سمندم ، تو بخند .
غم ایام مخور
با منت
اندوه مکن .
روزگاری اگرم ، دل ز تو کندم ، تو بخند .