-
تلگرام
سه‌شنبه 16 آذر 1395 15:47
ات ساین طالقانیم با ما در تلگرام همراه شوید بروز تر و راحت تر ما قدر چشم هایتان را می دانیم www.telegram.me/taleghaniam taleghaniam @
-
طلوع تو
سه‌شنبه 16 آذر 1395 15:46
ما را چرا حواله به خورشید می کنی؟ این خفته با طلوع تو بیدار می شود.
-
پایان
سه‌شنبه 16 آذر 1395 15:45
پایان اگر فرا برسد ، هر که هر کجا. مشهد ، مدینه ، تفاوت نمی کند تاخیر نیست اگر بانگ رفتن است اصغر ، سکینه ، تفاوت نمی کند جایی برای گریه ندارد ، شبیه خواب این اتفاق ساده می افتد برای ما یاری کنیم ، عشق بورزیم ، دوستان در هر زمینه تفاوت نمی کند.
-
گپ گپ
شنبه 13 آذر 1395 22:01
نوستالژی ( خاطره انگیز ، یادمانه ، دریغ پنداشت ) ( اووه ، اووه ، آخ آخ که چبه ، اچان گردی و چبه اچین و . .. هی ی ی یادش بخیر و چنین و چنان !!! گپ گپ کردن ( تاتی حرف بزین ) ( کرسی ، منقل ، چاچ و گِل و در و دیوار ) ( گوو و گوسند و ولگ و واش و تال و شیر و کشک و سُج و ماست و لور و پنیر ) و ( چلک و ورف و بیم و بیم رو . ) (...
-
درد هایم
شنبه 13 آذر 1395 21:57
درد هایم به درد نمی خورد با آنها دری ساختم و از آن رد شدم.
-
جلال
پنج‌شنبه 11 آذر 1395 19:04
جلال سخن گاهی با سبیل هایش و گاهی با کلاهش حر فهایی متفاوت داشت . آن مرد در هر دو صورت یک چهره داشت . که هم سبیلش بر آن بنا شده بود و هم کلاهش. عده ای با کلاهش مشکل داشتند . و عده ای با سبیل هایش ! اما او هر چه بود یا نبود شبیه یکی از همین مردم بود . نه بزرگ تر از آنها ونه کو چک تر . تنها تفاوتش قلمی بود که درد های...
-
تابلو تر ین
پنج‌شنبه 11 آذر 1395 16:51
تو کدام درختی؟ آنکه دلم را شکسته یا به چشمم نشسته ! چه فرقی می کند؟ تابلوتر از تو ندیدم که دیوار دلم را سوراخ کند !
-
فریاد رس
پنج‌شنبه 11 آذر 1395 16:51
تق تق اینجا نفسی نیست کسی نیست مرا. بی تو این خانه بجز یک قفسی نیست مرا. مثل شیرینی شب مانده به میزی نگران . انتظارم ز کسی جز مگسی نیست مرا . گوسفندان که بیایند در این مزرعه باز. خبر از هیچ به غیر از جرسی نیست مرا. تو فقط بار دگر بر در این خانه بزن . که جز این بر دلم امشب هوسی نیست مرا. جانم افتاده به زندان و ندانم چه...
-
چشم وطن
پنج‌شنبه 11 آذر 1395 16:50
گویا که محرم و صفر تکراریست رفتن ز قطار زندگی اجباریست از حله و سمنان ، خبر آورده کسی بر چشم وطن گریه و اشک و زاریست
-
کبوتر
پنج‌شنبه 11 آذر 1395 16:19
شوق پرواز کبوتر به هوای دل توست عاشق دانه ای از دست خدای دل توست همه دنبال طواف اند ، به حاجت برسند جز کبوتر که به دنبال رضای دل توست
-
ایهام نگاه
سه‌شنبه 9 آذر 1395 15:16
شعر یعنی ، تو و ایهام نگاهت ، گاهی شعر یعنی ، تو که از حال دلم آگاهی شعر یعنی ، بخروشی به بیابان ستم سیل وارینه به کاخ و ستم هر شاهی
-
رسول مهربانی
یکشنبه 7 آذر 1395 19:58
رسول مهربانی از تو دارد رنگ زیبا بوی خوش . سیب آدم گر چه شیرین و تُرُش . مهر بانی از تو معنا می شود . هر چه با نام تو زیبا می شود . یاس از بوی تو مجنون می شود . جان لیلا بی تو دل خون می شود . نیست باکی گر تو هست ما شوی . شا فع روز الست ما شوی . دست حق از آستینت بر دهد . بیش از آنی را که پیغمبر دهد . تو تمام آرزوی آدمی...
-
یا رسول الله (ص)
یکشنبه 7 آذر 1395 19:49
جز تو هر کس قفسی دارد و در زندان است . خانه ی عشق تو آرامگه رندانست . پیش و پس هر چه ز آدم همه سر گر دانند . هر چه در بیت تو گرد آمده از ایمانست . گر چه آغاز تو یی ، جاده ی تو حید ، فقط . با چراغ نهم از نسل حسین (ع) پایا نست . همه هستند ، چراغ و همه هستند ، صراط . کشتی و نور حسین (ع) بر همه کس درمانست . کعبه یعنی که ،...
-
ای عشق
جمعه 5 آذر 1395 17:16
ای عشق ، اسیر این و آنم نکنی شرمنده ی طعن دشمنانم نکنی ما را به هوای کوی بالاست ، پری نومید ز پرواز گمانم نکنی!
-
ای صبح
جمعه 5 آذر 1395 17:15
ای صبح مرا به نور خود مهمان کن آن را که نکرده شب ، تو با من آن کن در سفره ی مردمان و هم سفره ی ما قدری ز محبت و کمی هم نان کن
-
خواب
جمعه 5 آذر 1395 17:14
خواب یعنی دانه ات را خاک کن در پناه شب خودت را پاک کن صبح یعنی در پناه آفتاب سینه ات را بهر عشقی چاک کن
-
حضرت دوست
جمعه 5 آذر 1395 17:12
بر حضرت دوست هر شب و روز ، سلام بر ساحت آفتاب امروز ، سلام روی گلتان به مهر آراسته باد بر نان و پنیر و چای لب سوز ، سلام
-
برف
پنج‌شنبه 4 آذر 1395 11:28
برف در آن گاه سیاه روزگار سخت در آن دیجور سرد و سوز و بی برگی در آن عریانی و بی بهره گی خواب زمستانی که هذیانش چو نفرین است نفیر سرد باد دی وزان و سوز و سیمین است و رقصی نیست در شاخ تنومند درخت بید و شمشاد از زوال خویش می لرزد و گل بیهوش تنهائیست و رود از اندک خود تشنه می گردد و کوه از بی کسی خارش به تن پیداست و هیچ...
-
برف پیری
پنج‌شنبه 4 آذر 1395 11:26
برف پیری ز مستانت که آمد ، برفت افتاده به ابرویم تو در رقص و منم از درد می سوزد ، سر و رویم ز سر مایی که آوردی ، ز سر بردی جوانی را شبیه برگ ریزان شد ، ز سر تا صورت و مو یم یخ آلود است ، هر شب ، کو چه های شهر دلتنگی چه بن بستی است ، آن روزی که رفتی ، کو چه و کویم بجز تو ، بی تو ، هرگز همنشینم نیست ، الا ، من من و...
-
برف گریه
پنج‌شنبه 4 آذر 1395 11:15
من عاشقم که هوای تو برف ، گریه کند و آن لبان قشنگ تو حرف ، گریه کند و من ببینم از تو قدم های روی برفت را کز آن ، لبالب چشمم شگرف ، گریه کند
-
چشم تو
سه‌شنبه 2 آذر 1395 17:25
پاییز شد و بها ر چشم تو رسید رنگی شدن انار چشم تو رسید رقاص ترین دختر پاییزی ، برگ از کوچه ی لاله زار چشم تو رسید
-
انشای دگر
سه‌شنبه 2 آذر 1395 17:06
بر خیز و ببین رسیده فردای دگر صبحی دگر و دیدن دنیای دگر در دفتر زندگی دوباره ، بِنِویس هستم ،هستم ولی به انشای دگر
-
عمل
سه‌شنبه 2 آذر 1395 16:45
خروار سخن گذار و اندک قدمی. مرحم بگذار و مرحمت افزون کن!
-
شعر ی نو
جمعه 28 آبان 1395 22:14
حالم هوای شعر نوی کرده بی خبر پاییز واژه ها شده با شعر هم سفر مثل هوای تو یخ کرده حال من مثل تمام ممکن هر چه محال من
-
با تو بیست
سه‌شنبه 25 آبان 1395 13:06
داشتم پروانه ها را می شمردُم ، با تو بیست بهترین دُردانه ها را می شمردم ، با تو بیست می گذشتم ، کوچه کوچه ، مهربانی رفته بود سَر دَر ویرانه ها را می شمردم ، با تو بیست دانه دانه زندگی ، ما را رسانده تا قفس بهترین دانه ها را می شمردم ، با تو بیست هر چه اما من سرودم ، عشق را ، افسانه شد داشتم افسانه ها را می شمردم ، با...
-
هوای آلوده
یکشنبه 23 آبان 1395 15:41
شهر ، آلوده و میلاد پریشان دارد قفس شهر، چه آزادی پنهان دارد پشت هر پنجره احساس سیاهی پیداست کوچه ی غمزده فریاد فراوان دارد حال این شهر ز پرواز کبوتر پیداست بق بقوی دگری ، کز نفس و جان دارد اهل تحقیق و تفحص به سوال دگران پاسخی بی اثر و بهت هراسان دارد کودک و پیر، نفسگیر همین تدبیراست زین معمای غلط ، سینه ی نالان دارد...
-
می میرم
شنبه 22 آبان 1395 20:01
باور دارم ، به خاطرت ، میمیرم بی بوی و نماز و چادرت ، میمیرم روزی که مسیح آرزویم تو شوی با معجزه ها و باورت ، میمیرم آندم که به جرعه ای شوم مهمانت با بوسه به جام و ساغرت ، میمیرم وقتی غزل تو مطلعش من باشم با دست خیال شاعرت ، میمیرم آغوش تو و خیال مردن با من گفتم که به جان مادرت ، میمیرم!
-
یاد تو
پنج‌شنبه 20 آبان 1395 12:01
یاد تو گفتی که بیاد من نه ای ، یاد توام آری نه فقط یاد ، که بر باد توام هر روز دهان گشوده بر نام ، گُلت یاسم شده ای و من به فریاد تو ام بر خیل اسیران غمت کیست که نیست تنها منم آن اسیر ، کازاد تو ام خشکیده زمین عشق ، از دوری تو چون سرو قدان منم که آباد توام ما آمده ایم تا دلی شاد کنیم با شادی توست کاینچنین شاد توام
-
ای دوست
دوشنبه 17 آبان 1395 16:13
هیچکس اینجا به قدر حضرتت ، ای دوست ، نیست هسته ای در این جهان و مابقی ، جز پوست نیست دانلود آهنگ جدید
-
بود
یکشنبه 16 آبان 1395 11:18
باد ، باران ، آب ، دریا ، بود کوه ، جنگل ، بنفشه ، صحرا ، بود صبح ، خورشید زر فشان ، خندان سمت مشرق دوباره ، پیدا بود سرو دستش به آسمان می رفت دره ، بی تاب رود زیبا بود آسمان ، شب ، ستاره ، ماه قشنگ از دل برکه ای ، هویدا بود در کتاب گذشته ها و هنوز پدر خانه در تقّلا بود مادر اما لباس می آویخت بر طنابی که بسته بر پا...