ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
باد ، باران ، آب ، دریا ، بود
کوه ، جنگل ، بنفشه ، صحرا ، بود
صبح ، خورشید زر فشان ، خندان
سمت مشرق دوباره ، پیدا بود
سرو دستش به آسمان می رفت
دره ، بی تاب رود زیبا بود
آسمان ، شب ، ستاره ، ماه قشنگ
از دل برکه ای ، هویدا بود
در کتاب گذشته ها و هنوز
پدر خانه در تقّلا بود
مادر اما لباس می آویخت
بر طنابی که بسته بر پا بود
نیمرو هم ، غذای خوبی بود
وعده ای شام سفره ی ما بود
خوب یادم می آید آن روز ا
دو ، دو تا ، کاملا" ، چهار تا بود
علم الاشیا ء و علم الا نسانی
عامدانه ، ز هم مجزا بود
درس تعلیم دینی و اخلاق
هدفش وحدتی به بالا بود
خانه اما به موج سختی ها
به زلالی شبیه دریا بود
خانه ها داشت ، چفت و دروازه
رو به مهمان و دوستان وا بود
حرف ها ، قول ها ، ارادت ها
بی ریا مثل رنگ گل ها بود
من دلم تنگ می شود گاهی
جایِ داریم ، نوشته ، اینها بود!
یا که مسئول مستقیم هدف
بی جواب از چنین ، چراها بود
همه مسئول آب دریا ئیم
یا هوایی که بس مصفا بود
زندگی پاسخی به امروز است
نه سوالی که خود معما بود
کاش بودند و هست و خواهد بود
همگی ، عاشقانه یکجا بود !
کاش ، مفهوم درک آدم ها
از جهان تابعی ز معنا بود
دل اهل سیاست و دنیا
جای یک آه و یک خدایا بود
ارتفاع نگاه آدم ها
به بلندای عشق ، والا بود