گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

کاروان عمر

می رود این کاروان اما نمی دانم کجا؟

کوچه های مرگ ما را می کند از هم جدا.

کاش مقصد در همین نزدیکی دیوار بود.

انتهای راه در بن بست کوی یار بود.

جا نمی ماندیم و با هم، نغمه خوان، گم می شدیم.

در میان ابر و مه تا قله با هم می شدیم.

لذتی ما راست ، چون همراه پیران خرد.

ماه را با راه یکجا تا به پایان می برد.

حیف تا دیروز با ما بود آن ابرار نیک.

مرغ جانش پر کشید و مانده اکنون ، جیک جیک.

می بر د از ما ، نمی پرسد که تا کی تا کجا؟

هست آیا لحظه پایان بر این خوف و رجا؟

دیگر اکنون کلبه ما هم امانش نیست نیست.

بر در ما می زند ، گاهی ، نمی دانم که کیست.

گر چه دیدم دوش ، در ایوان آن همسایمان.

گرد و خاکی کرد و بالا برد پیری مهربان.

سنت از بالاست، ما محکوم تقدیریم و بس.

گوش مارا می نوازد ، حلقه گردان جرس.

چند روزی با هم اندر باغ دنیا سر خوشیم.

جام عشقی دست ما دادند و با هم می چشیم.

پس بیا تا هست ما در هستی هم گل شود.

گر یکی گلزار می گردد  ،  یکی بلبل شود.

معلم

هر چه کو چکت می کنند .

باز دستشان به تو نمی رسد .

هر چه می تراشند .

تو پر رنگ تر می شوی .

آ نک اردیبهشت را  می خواهند یخ بزنند .

اما تو

هر روز گرمتر می شوی .

تو

هر روز تکثیر می شوی .

مثل آگاهی .

شکستن ماهواره ات ، امواج تو را کم نمی کند .

فر هنگ بی دستور و با دستور

رژه نمی رود .

آنگونه که تو .

کتاب پر است از عکس تو .

هر چند هیچ عکسی از تو ، روی دیوار نباشد .

هر کو چه ای که به نام تو ست ،  بن بست نیست .

این تابلو ها

می دانند ، الکیند .

گل برای زمستان خاطره است .

 تو که گلستانی .

تاج گل برای اموات بفرست .

من

دیدم که گر سنه ، چقدر سیر خوابیدی .

چون پرنسس !

رگهایت هر وقت  آنفا کتو س کرد پای تا بلوی کلاس .

 با گچ چهره ات را سفید نشان دادی .

اما کودن ها

هر گز معادله های تو را نمی فهمند .

تشنه از آب گفتی .

گشنه از نان .

در حالیکه بابای تو ، همیشه آب و نان داشت .

این را تار یخ ادبیات

خوب می داند .

تو با اردیبهشت پیمان داری .

فصل تو با یک روز پایان نمی گیرد .

حتی اگر

شاگردان وزیرت

یادشان رفته باشد .

شعر پروین را .

تو

حتی شعر نو را با قاعده تدر یس کرده ای .

و شعر کهنه را با ردیف .

تو

هیچ زاویه ای را بی حساب

بزرگ یا کو چک نکرده ای .

آن سان که

هیچ بنده ای را .

در نزد تو خدا از همه بزرگتر است .

و شیطان هیچ .

این خمیدگی امروز

گویا

به اشتباه تاریخی بعضی قوت بخشیده است .

وگر نه

تو معلم انقلاب سنگ بو ده ای.

 کدام انقلابی

پایان نامه اش را

دو ترم با تو پاس نکرده  ا ست ؟

تو

تنها کسی هستی

که پیش و پس از انقلاب نداری .

انقلاب به تو مدیون است .

تو به انقلاب

نمی دانم .

ایران

سرودیست که تو آن را از حفظ داری .

و نقشه اش را

با دقت تمام می کشیدی .

در تابلوی ذهن ما

آنقدر دقیق که نکند چیزی در خاک دشمن جا بماند .

تو

انشای شهید را چندین بار

شنیده ای

خوانده ای

و نمره داده ای .

من

شهادت می دهم ،

تو در پیامبریت ، معجزه کرده ای .

هر چند

خیلی ها

به پیامبران عصر خود ایمان نیاوردند !

بندگی

استطا عت چو نکه آوردی اطا عت کن مرا .

از سر شوق و محبت ، پس عبادت کن مرا .

این سفر باز آی تا بت خانه ای را بشکنی .

همچو ابراهیم ، بر خوابی کفایت کن مرا .

خواب

گفتم  که بخوابم  ، بغلم خواب نر فت .

گفتم  ننو یسم  ، قلمم خواب نر فت .

گفتم  بشمارم  ،  که ز تکرار عدد .

خوابم  کند اما  ، دهنم خواب نر فت .

گپ خودمانی (3)


سُلام

جمعه ، بیست ویکم فروردین

هوا صاف ، شیلانُک داران سفید ورف .

هلو داران لک لک سفید و سیاه .

سیف داران دی ولگانش وقل کُرد  .

تو میگوی ، چه دلیلی وجود داره . آدُم وگرده تهران .

اونه دیه زندگی باید جُواب بدیه .

صب ، تهران ، خو دَ پایسام که بَشُم کاری سر . هوا باران میو مه شیش

دَس . دَسانَ هُوا کُردُم به نیت شُکر . خیابانان بَشورد . هوا دی گُل نُم

و ملس . اندی که دلت میخای ماشین دَ درای و یک اُشکم پیاده راه بشی

. یکی دو ساعتی کم و زیاد بوارس  و  ما  دی بی خبر از اینکه طالقان چه

خبره ، بعد از ظهر که وَگردییم خانه . یکی میگو اچین گردیه ، اون یکی،

یَک چیز دیگه میگو . تا اینکه عکسان و فیلمانی ، سر و کله در او می .

باور کردنی نَبَه . دیروز اون جور و ایمروز این جور . اما واقعیت داشت .

شهرو ، یَکبار دیگه گل خیرشه طالقانی سر بمالسیبه . اون دی خیلی بد

جور . لاه بیو میبَ هر چی رَ  راهشی سر دبیه ، بتا شیبه و ببردیبیه . تا

اونجه که نسا یو  ، وشته ی پلَ خراب و آسیب بَرسانسییه . چندی دی

جاده رَ ببردیه .

این عکس دی مینین ، گورانی پُلی بُنه . الحمدُ الله پُل سالم بمانسیه .

اما  یَک گته اخطاره که اگر او رَ نر سیم . شاید خدای نَکرده ایندفه نوبت

گورانی پُل با شه .

دمشان گرم اونانی که این پُلَ دُرس کردین و چقدر خوب دی دُرس

کُردن. اما ما این چند سال . یعنی حدود ویشتر از چُل سال اویبَ چه

کُردییم . خب  معلو مه هیچ چی . این پُل اولش دی آبرو ی ده بَ . الان

دی آبرو داری کُردیه . نَکُنه ما رَ خو   بَبَرَ ، پُلَ دی اَوَ .

همین کمتران از اون گتتران که با قین. یاد شانَ . اون چو پُل هر سال

همین اول بُهار چه مصیبت و بد بختی داشت و مَردُم با چه گر فتاری

اونَ سر پا می داشتُن .

گورانی پُلی سَر ، از اون قدیم . خیلیانیبَ خاطره یَ . هر کی که ادعاش

می بو . بایستی مثل او نایی که همون قدیمان دبین و  حرف کم میزین

اما هر کجه دبین و هر کاره بین خوب عمل می کُردُن . گورانی خجیر آدمان

اسمشان با همین پُل و لوله کشی و ، منبع او و جاده یو  دیه چی بُگوم

قبرسان و  هر جا که آبادی دبا شه همراه هسه .

نیَلیم ، این یادگاریان با توَ مُنه گری ، از بین بَشوه . هیش کی نمی تانه

بَگوه  سیل دیه نمی یایه  . اما میشا از الان فکر کُرد که  هر سیلی دی

اگه بیایه.

به امید خدا مای پُل مردانه وا میسه و مای دُل دی خُشحال .ان شاء الله