ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلفی تر ین نگاه من از چشم های توست .
و قتی که دوربین تو خاموش می شود.
شاید گذشته ها همه دیروز نیستند .
و قتی گذشته زود فراموش می شود .
تا یک چراغ در شب دیروز روشن است .
گرگ گذشته دردل ما موش می شود .
من از خودم برای تو عکسی گر فته ام .
افسوس ، هر ثا نیه رو تو ش می شود .
تاریخ با صدای دروغ تو جان گرفت .
اینجا دروغ صد دفعه هم گوش می شود .
ما التها بمان همه از نو ع کودکی است .
آتش ند یده نقطه آن جوش می شود .
هر کس به جای چای به ما زهر هم دهد .
پر سش نکرده سریع نو ش می شود .
استخر زندگی پر احساس آ بی است .
اما ، کنار کو سه در آغو ش می شود؟
تا خط سادگی و بلا هت مساویند .
تعبیر واژه ها همه چاوش می شود !
یاد مان باشد .
زندگی دو کلمه بیشتر نیست .
دوست داشتن و عشق
و اینها قابل مصادره به کسی نیست .
اشتباه نشود .
گاهی کدو بنت ، ز در ختی گذر کند .
اندازه ی خدای در ختان ، سفر کند .
کو تاه عمر و میوه به قدر دراز بخت .
آن سان که گردو از خجالت آن پوست تر کند .
دوست دارم ماهی دریای چشمانت شوم .
غرق در سیلابب اشک مثل بارانت شوم .
زیر قو س تاق چشمانت بیفتم چون مسیح .
چو نکه مصلو بم نمودی ، پس مسلمانت شوم .
در غیاب تو ، هزاران بت ، خدایان منند.
با تو ، اما هر خدایی لایق بت خانه هاست .
کدخدایان دروغین ، چون بت بتخانه اند.
کدخدای ما ، خدای سو سن و پروانه هاست.