گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

پرستوها


وقتی که آخرین گلوله نفس گیر می شود


صیاد جنگ  ،  پیر و  زمین گیر می شود


شیرِ اسیرِ مانده در قفس روز های سرد


از بند کینه  رسته ، به  نخجیر می شود

تو کیستی؟


از چند و چون این دیار

از بیقراری ها ، قرار


زین کَرّ  و فَرّ  روزگار

پرسیده ام  ،  تو چیستی؟


چندی مرا  ،  چونی  مرا

کز  اشک  جیحونی  مرا


آن سان که  گفتندم ز تو

خوشحالم از  همزیستی


زین شهر  تنها  مانده ام

در  جستجوی  خویشتن


دنبال  همزادم بگو

آن  را  که خواهم  ،  نیستی؟


پرسیده ام  از  هستیت

زآن حال و شور و مستیت


ای آنکه در جان منی 

دیوانه من  ،  تو کیستی؟

پروازم


پر  از  پروازم  اما  بسته  بالم را تماشایت.



تو

شاید

اوج

پروازی

و بال

و پر

نمی داند

مهربان باشیم



تا مهلتی باقیست ، با هم مهربان باشیم

از آتش خودخواهی هم در امان باشیم


هر گونه می خواهیم ، با ما مهربان باشند

ما هم بدان سان ، لازمست با دیگران باشیم


دنیای فرصت ها و تهدید است ، حال ما

آن سان که شاید در گذار امتحان باشیم


کاری اگر از دستمان آید  ،  به همنوعان

پیری  نشاید ، خوشتر آن به  تا  جوان باشیم


باید به سختی های  عالم  ،   در شداید هم

مردی  ز نسل  ،  مردم  آتش  نشان  باشیم


در  سخت  گفتاری  ایام  بد  اخلاقی

زیبا ترین  تفسیر  و  تعبیر  و  بیان  باشیم


در  خشکسالی های  تردید  و نگاه  سرد

باران می آید  ،  گر که ابر آسمان باشیم


باید  ،  بمانیم  و  بباریم  و بیفشانیم

تا  بر  نگاه  دیگران  ،  رنگین  کمان  باشیم