ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تو
کدام درختی؟
آنکه دلم را شکسته
یا
به چشمم نشسته !
چه فرقی می کند؟
تابلوتر از تو
ندیدم
که دیوار دلم را سوراخ کند !
تق تق
اینجا نفسی نیست
کسی نیست مرا.
بی تو
این خانه بجز
یک قفسی نیست مرا.
مثل
شیرینی شب مانده
به میزی نگران .
انتظارم
ز کسی
جز مگسی نیست مرا .
گوسفندان که
بیایند
در این مزرعه باز.
خبر از هیچ
به غیر از
جرسی نیست مرا.
تو فقط
بار دگر
بر در این خانه بزن .
که جز این
بر دلم امشب
هوسی نیست مرا.
جانم
افتاده به زندان و
ندانم چه کنم.
گرد این کلبه
کسی
جز عسسی نیست مرا.
ای همه عقل
همه عشق
همه بود و نبود .
جز توام
مقصد و فریاد رسی
نیست مرا.
گویا که محرم و صفر تکراریست
رفتن ز قطار زندگی اجباریست
از حله و سمنان ، خبر آورده کسی
بر چشم وطن گریه و اشک و زاریست
شوق پرواز کبوتر به هوای دل توست
عاشق دانه ای از دست خدای دل توست
همه دنبال طواف اند ، به حاجت برسند
جز کبوتر که به دنبال رضای دل توست