گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

حواس گریه ام


حواس گریه ام امشب ،

فراموشی نمی گیرد.

خیال  با  تو  بودن ، آه ،

خاموشی نمی گیرد 


دل از اندیشه ات

تا صبح فردا پیرمی گردد

خیالم  در نبودت 

در قفس  زنجیر می گردد


من و دیوار می مانیم  و 

تخت  بی تو خوابیده

و چشمانی  که یخ کرده ،

ولی بی تو نخوابیده


تو اما مثل  شب بو 

در اتاق دیگران ، خوابی

و یا  در آسمانی  بی تفاوت  ، 

همچو  مهتابی


چه دنیای  است ،

دنیای جدایی ها و تنهایی

تو ای رفته  زمن  ،

می دانمت دیگرنمی آیی

پرستوها


وقتی که آخرین گلوله نفس گیر می شود


صیاد جنگ  ،  پیر و  زمین گیر می شود


شیرِ اسیرِ مانده در قفس روز های سرد


از بند کینه  رسته ، به  نخجیر می شود

تو کیستی؟


از چند و چون این دیار

از بیقراری ها ، قرار


زین کَرّ  و فَرّ  روزگار

پرسیده ام  ،  تو چیستی؟


چندی مرا  ،  چونی  مرا

کز  اشک  جیحونی  مرا


آن سان که  گفتندم ز تو

خوشحالم از  همزیستی


زین شهر  تنها  مانده ام

در  جستجوی  خویشتن


دنبال  همزادم بگو

آن  را  که خواهم  ،  نیستی؟


پرسیده ام  از  هستیت

زآن حال و شور و مستیت


ای آنکه در جان منی 

دیوانه من  ،  تو کیستی؟

پروازم


پر  از  پروازم  اما  بسته  بالم را تماشایت.



تو

شاید

اوج

پروازی

و بال

و پر

نمی داند