ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دزدی
شهر ما بسیار دارد ، تیتر ها ، امسال ، دزد
هر دم اما ، مانده تنها ، با خیال و فالِ دزد
می برند و می برند و می برند و می برند
کس نمی داند که و چه؟ شرح و وضع و حالِ دزد
وین عجب دزدیست ، با خود می برد اموال را
خود اشارت می کند بر صاحبان مال دزد !
هر شب اما ، باز هم داروغه را سر می برند
تا نگوید دیده دیشب ، چهره ، قیل و قالِ دزد
هر که می پرسد که اموال از کجا آورده ای ؟
کس نمی فهمد چه می گوید بدین اقوال ، دزد
دزد هم دزد قدیم ، یک لا قبا و لات و لوت
نو برانه است این یکی با اینهمه اموال ، دزد
دزد را باید بریدن دست ، با معیار حد
بایدم اصلاح گردد ، فهم استمهال دزد
شهر ما اندیشه دارد ، زین صبوری تا بهار
ریشه کن سازد ز بیخ و بن ، همه آمال دزد