ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
عید و فقر
***
عید آمد و چرخ زندگی لنگ شده
جیب و دل شادمانیم ، تنگ شده
مسئول تدارکات این خانه ، گمان
چندیست دلش آهنی و سنگ شده
فصل گل و سنبل آمده کوچه ی ما
اما گل آرزوی ما رنگ شده
دیریست که دروازه ی دلتنگی ما
از دست زمانه پیکرش زنگ شده
مو سیقی گل های و طن حالی داشت
افسوس که رپ گشت و بد آهنگ شده
القصه ز بخت بد ، زمین پدری
با موش غریبه ای هماهنگ شده
دعوای ، نداری من و دارا ها
بیش از دهه ایست وارد جنگ شده
دیریست که بحث و جدل ارزشها
در وادی هر تقلب و انگ شده
بازار تفاوت من و قیمت ها
جوریست که در مغز همه هنگ شده
فریاد دگر نمی رسد پیش کسی
نقاشی فقر سخت بی رنگ شده
پشت در خانه ی خدا رفته دلم
انگشت دعا فشرده بر زنگ شده
احسنت زیبا بود
سلام و سپاس استاد
سال نو بر شما مبارک