ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
زیر باران و من و گریه و گریان شدنت
زیر ابرای خنک گشته ی باران شدنت
داشتم حال خوشی ، دست به زلفت، همه حال
زیر دستان من و لحظه ی پنهان شدنت
درد بود و تو و آغوش و من آن همه بوس
زنده می شد تنم از دیدن و درمان شدنت
مهربانی و تو و مهر سر آغاز همید
هست زیباتر از آن، شیوه ی خندان شدنت
کم کم ، آهسته بتابم ، که نسوزد دل من
طاقتی نیست مرا و قت نمایان شدنت
آه ، نَبوَد به تصور که مرا بی تو دمی
چه رسد دیدن یک لحظه ز پایان شدنت
به مسلمان شدنم شک نکند کافر تو
داند از معجزه و باور و ایمان شدنت