ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مست بودیم ، یار آمد و رفت
خواب بودیم ، بهار آمد و رفت
در زمان گذشته سر کردیم
لحظه ی انتظار آمد و رفت
محو چشمان گرگ ها بودیم
گله های شکار ، آمد و رفت
خفته بودیم وقت بیداری
فرصتی بی شمار آمد و رفت
شکر نعمت نبود مردم را
صلح و سلم و قرارآمد و رفت
کار دنیا فریب آدم بود
عشق در استتار آمد و رفت
پای احساس عقل را کشتیم
نسلی از افتخار آمد و رفت
ما که مجنون عشق خود بودیم
غافل آندم نگار آمد و رفت
پای تردیدمان چه می کردیم
که شرف پای دار آمد و رفت
گوش بر نغمه های شیطان بود
زندگی با سه تار آمد و رفت
جبر یا اختیار یا هر دو
باید از این گذار آمد و رفت
عمر بیهوده ، اسب بی زین است
اسب بی زین ، چکار آمد و رفت؟
ای خوش آن بعد ما بگوید ، کس
مردی از این دیار آمد و رفت