ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
بازی
آنهمه بازی ، گمانم ، شوق یک آهنگ بود
نقش هایت با دروغی روی بوم و رنگ بود
نیستم یا نیستی ، یا نیست ، صرف فعل نیست
کاش از بود و نبود ما کسی دلتنگ بود
بودنت فرقی ندارد ، هر چه گفتم باد شد
حرف هایم با تو انگاری که با یک سنگ بود
من ، به دنبال سرود زندگی بودم ، ولی
زندگی با بودنت گویا شبیه جنگ بود
رفتنت با بودنت ، قدری تفاوت داشت ، وای
گفتنش شرمم می آید ، تا بگویم ، ننگ بود
صفحه صفحه می کشیدی باورم را با خودت
دیر فهمیدم که دستانت شبیه چنگ بود
عشق را مانی تصور کردم و تصویر تو
در کتاب خاطراتم ، مثل یک ارژنگ بود
بودی و انگار گویی در دلت مایی نبود
حرف هایت، اول و آخر فقط نیرنگ بود