ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
بانو
در خلقت تو چیست ؟ که باید گناه کرد
دنیا به پشت ، رو به تو باید نگاه کرد !
آدم تر از منی که تو را نام ، دیگر است
خورشید توست که شب را پگاه کرد
خاتون من ، تو ز آدم فزون تری
حوا برای گندم تو اشتباه کرد
حور و پری فرشته ی دنیا که نیستند
دیو انگیست با تو ، کسی رو به ماه کرد
آن دوست روز آفرینش ما ، لاله زار عشق
پیش غلام من ، به تو فرمان شاه کرد
دنیا هر آنچه دارد و بی تو ، بلند تر
باید که نعره و فریاد و آه کرد
بی تو ، فرشته ! راه به بی راهه می رود
گم ره شود هر آنکه ، قدم رو به چاه کرد
با این همه ، خدا نکند ، بی و فا شوی!
آن روز ، باید از تو به شیطان پناه کرد
شاید که نقش توست که بر سر در حق است
نقاش بی تو ، عمر خودش را تباه کرد