ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
می آ ئیم در شوقی که نمی فهمیم
می رویم در اندوهی که نمی دانیم
مجموع ورودی و خروجی اینست
ما ئیم ، که در ندانمی ، پنهانیم
***
دوست دارم ، چه قدر افراطی
گَلّه ای ، بی نهایت ، ایلاتی
یک حقیقت و اندکی افراط
مثل لبخند ، انتخاباتی
***
قصد آن دارم که انبانم به انباری برم
حیفم آمد ، اطلس جانم به بازاری برم
این لطایف را سزد پنهان سپارم نزد دوست
نفرتم را بیش از اینها رو به درباری برم