ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
نیست
سالهایم ، همه گشتم ، کسی همدل نیست
گر دلی هست ، فزون از حد آب و گل نیست
یا فتم خانه ای ، از دور دویدم ، از شوق
فضلی از دور ولی در دل آن ، فاضل نیست
آمدم باز کنم ، قفل ، کسی خانه نبود
دیگری گفت که رفته است ، کسی منزل نیست
کار بیهوده همانست که بگشایم در
ور گشایم تو نباشی ، هدفم کامل نیست
می روم تا ز بیابان بپر سم که چرا ؟
جای پا هست ، ولی مقصد ما حاصل نیست
در درو نم خبری هست و صدایی ، اما
هر صدایی که درو نست ، صدای دل نیست
شوق را منزل پایان ، فقط دیدن تو ست
نا امیدی هنر اهل دل و عا قل نیست
گر دعایی همه ی عمر اجابت نشود
حکمتی هست که در فهم من بیدل نیست
کار پرسیدن ما ، کار مدامیست که هست
ور نپر سد ، ز جهاندار و جهان سائل نیست
بی ندا باز ندایی نر سد از بالا
گر نیامد ، به گمانم که دلی حایل نیست
پایم ار هست و دلی ، باز به امید ، وصال
ور نه نو مید ، به فضل و کرمت ، قائل نیست