گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

خوابم نگرفت

خواب دیدم که حرا بودم و خوابم نگرفت .

کوزه ام تا لب دریا شد و آبم نگرفت .

تا که بیدار شدم ، خواب به یادم افتاد .

هر چه اندیشه شدم از تب و تابم نگرفت .

ریختم هر چه ورق در ورقم پر می شد .

آنقدر بود که در متن کتا بم نگرفت .

یادم افتا د که از حا شیه ها بنو یسم .

آب را چو نکه نو شتم ، سرابم نگر فت .

گفتم از عقل بپر سم که به جمع تو رسم .

ضرب کردم همه را باز حسابم نگرفت .

گفتم از خویش ببخشم که بر افتد ز میان .

همه را دادم و اما ز حجا بم نگرفت .

شب سر آمد ، سحرم ، خواب دگر افتادم .

دیدم آن خواب پر یشان و عذابم نگرفت .

خانه ی  پیر شدم ، سائل خواب سحری .

شد فرو در خود و از خویش جوابم نگرفت .

رفتم آن کوزه شکستم ، که ز انگور تو نیست .

هر چه انگور شدم باز شرابم نگرفت .

یادم افتاد که در کوزه ی دل جای خداست .

دید در بند دل خانه خرابم ، نگر فت .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.