گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

آب


بچه ، ساکت ، بنشین ، حرف نزن ، آسوده.

آب ، گفتیم ، دو بخش است . زلال ، آلوده.

آب آلوده ، هما نست ، که از شیر خوریم.

دیگری ، پیر و زمین گیر شده ، فر سوده.

آب خو بست که از چشمه سهراب خوریم.

نه از آن آب ، که نیمی گچ و نیمی دوده.

رود ، خشکیده و درویش ندارد ، نانی.

سعی  پاکیزگی آب ، شده ، بیهوده.

عافیت داند ، اگر ، آب زلالی ، بیند.

آنکه ، لب تشنه ، کویر سخنم را دیده.

آب یعنی ، طرب آلود کنی ، احساسی.

تشنه کامی، نشنیدم که به دل ، خندیده.

آب یک حق طبیعی است ، سیاسی نکنید.

چون هوایی که گل از گلشن مردم ، چیده.

آب و بابا ، بگذارید که ، سر مشق شوند.

مثل قابی که ، به دیوار دلی چسبیده.

نگذارید  که باران خدا ، قهر کند.

تا یکی صاف و زلال است ، خدا باریده.

چشم هامان که سرازیر شود اشک، بدان.

چشمه های دلمان ، خواب خدا را ، دیده.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.