گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

میوه ممنو عه

پای دیوار بلندی ، همه ، تنها  شده ایم.

راه گم کرده، در اینجا ، همه پیدا شده ایم.

یک شبی ، حادثه ای بود و ندانست کسی.

که چه می باید و اینگونه به دنیا شده ایم.

ما همه حاصل جبریم ز دیروز پدر.

اینچنین راهی کاشانه فردا شده ایم.

و کسی نیست ، بگوید که چرا باز هنوز.

مثل ، ماهی نفهمیده ، به دریا ،  شده ایم.

کو سه ها حاصل تاراج من و ماست یقین.

کاین چنین ، لقمه پر چرب شماها شده ایم.

یادمان رفته که یکبار خطا کار شدیم.

شاید این بار اسیر خود حوا شده ایم.

آدمی نیست ، ولی آدم و حوا هستند.

که چنین باز شبیه خود آنها شده ایم.

نکند ما همه از نسل همان ،  قا بیلیم.

به تکامل که رسیدیم ، معما شده ایم.

باز از میوه ممنو عه ، که آورده خبر ؟

که چنین زیر درختش همه رسوا شده ایم.

یادمان رفته که از کوی عدم آ مده ایم.

برده و بنده اینگونه عدم ها شده ایم.

خوردن میوه ممنوعه همین است اگر .

قدر هم را چو بدانیم ، مسیحا شده ایم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.