گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

گورانیم

نوشته های ادبی و شاعرانه ،کلیه نو شته ها مر بوط به نگارنده است و از هیچ منبعی بر داشته نشده است و حقوق معنوی آن برای نگارنده محفو ظ می باشد .استفاده از متون با ذکر منبع و نام نو یسنده بلا مانع می باشد .

تقلید

چند روزی می زنند بر طبل ، ای خمار مست.

هر که از میخانه بر گردد ، سرش باید شکست.

دوش دیدم عابدی از راه مسجد می گذ شت.

پای لنگ و سر به هم آورده و بشکسته دست.

گفتم این از چیست؟  او را حد ملحد می زنند.

گفت جرمش هست آگاهی ، به هر مسند که هست.

پیش خود گفتم که چون سجاده در می می کنند.

خون زاهد می شود همسان خون می  پرست.

آمد آوازی زمسجد کای خمار چیره دست.

نیست یکسان قدسیان ملک ، با مستان پست.

چون به هوش آمد ز مستی ،  بت پرستی پیشه کرد.

گفت از اعجاز این سجاده باید شست دست.

بنده ی آزاد  آن بندم  ، که از مهرش کنون.

می توان از هر که در بند است و از هر بنده رست.

فکر تقلیدی به تابو می رسد ، ای خود پرست .

هست آزاد آنکه از زندان این افکار رست.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.