ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
عید همه ی همو طنان عزیزم مبارک باشد
بهار
تا ب پایا نش نمانده ، فصل سرد بی قرار
پای رفتن می کند ، تا می رسد فصل بهار
صبح از خواب زمستان تا که بر خیزد دلم
بوی خوبی بر مشامم می رسد از کوهسار
تا که دامن می کشد آلاله بر دشت و دمن
نغمه خوانی می کند از شوق دیدارش هَزار
دست باران تا که می شوید سراب برف را
می شود پیدا ، حقیقت های روز آشکار
رُفت و روب روزگاران در حریم یار و جار
شوق دیدار و تماشا دارد این ملک و دیار
مرد نوروز از حصار دیو خود سر ، تا رهید
دیو خود خواه تباهی گشت از خود شرمسار
زیر تقویم زمستان هر که آمد خط کشید
تا به تاریخش سپارد ، هم به قصد یادگار
شعر می ماند چه بنویسد ز اسرار نسیم
عقل می ماند چه بشمارد ز رنگ بی شمار
من هنوزم تا تماشایت ، منجم پیشه ام
آسمان تا آسمان ، پایان پذیرد انتظار
خوش به حال هر که ایامش بهاری تازه شد
خوش به حال هر که می سازد به ساز روزگار
سال نو بر شما همشهری گرامی مبارک
ممنون از محبت شما
متقابلا بر ای شما آرزوی تو فیق و سلامتی دارم